
شکوه فردوسي
سپاسي ز يزدان مهر آفرين که مردي بياراست ايران زمين
جهان را به نامش فراگير شد همه ديو و دد را بزنجير شد
همايون فرخنده از ملک جم خروشان شداز مهروکين وستم
سخن را چوشمشيربران نمود زبا ن انيران، ز ايران زدود
بري از کژان بدانديش هشت ز تازي صفتهاي بدکار زشت
بريزد بدل هرچه داري زدرد ززخم انيران که برما چه کرد
يکي بس به گيتي زمردان مرد که با ديو و دشمن نمودش نبرد
بشه نامه اش گر ادبساز شد همه ، ملک ايران سرافراز شد
بي گمان بزرگترين مرد تاريخ ادبيات ايران وجهان کسي نخواهد بود بجز فردوسي حماسه سرايتوس که در خطه پاژ در خاک پاک ايران زمين ديده بجهان گشود وبا سخن خويش عظمت انديشه وخردايراني را به نمايش گذارد ادب او وتفکر اسطوره ئي بي همتايش حيرت اديبان بزرگ جهان را بهمراه داشت شاهنامه او منبعي افتخار آميز ار حماسه دليرانه نياکان ماست که هويت تاريخي وتمدن سترگ ما رادرنزد جهانيان روشن ميکند بنياد هاي اخلاقي وتفکرمعنوي اوست که شاهنامه را يک اثر بي نظيرجلوه داده استويژه گي بارزبزرگمرد ايران زمين فردوسي توسي در ادب ومهراهورائي اوست که گاها نيز بهبدشمن روا ميدارد انديشه وخرد ايراني در شاهنامه تبلورتمدن است که سرچشمه مدنيت بشر امروز وفرداي اوست واين افتخار تنها متعلق به ايران نيست يک ميراث جهانيست که هستي را پايداري ازاوست.
0 نظرات: